جدول جو
جدول جو

معنی مال دهنده - جستجوی لغت در جدول جو

مال دهنده
(خُ)
مال ده:
مر حاشیۀ شاه جهان را و حشم را
هم مال دهنده ست و هم مال ستان است.
منوچهری.
و رجوع به مال ده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا رَ تَ / تِ)
منصف. (دهار). عادل. عدل. (منتهی الارب). عدالت ورزنده
لغت نامه دهخدا
(اَ)
که وام دهد. وامده
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
چیزی که به قیمت خریده باشند. (آنندراج) (ناظم الاطباء). چیزی که با پرداخت بها آن را خریده باشند، در محاوره به غلام اطلاق کنند. (آنندراج). غلام و بنده. (ناظم الاطباء) :
ای دل به مال داده مزن لاف اعتبار
زان رو که قیمتی نبود زرخریده را.
مخلص کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رای دهنده
تصویر رای دهنده
رای دهنده ویچرتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد دهنده
تصویر داد دهنده
منصف، عادل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکل دهنده
تصویر شکل دهنده
دساک تاشیتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدد دهنده
تصویر مدد دهنده
یاری دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهلت دهنده
تصویر مهلت دهنده
مولش دهنده زنهار دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
خریده، لالا (غلام) برده آنچه که با پرداخت بها آنرا خریده باشند، غلام
فرهنگ لغت هوشیار